معمولا همیشه علاقه دارم با گزارشات عمومی مخاطبان در Google Analytics شروع کنم. البته، این گزارشات مخاطبان فقط یک سر سوزن در مقابل کوه یخ است، اما این نقطه شروع خوبی برای توضیح معیارهای اساسی در Google Analytics است: نرخ پرش، بازدید کنندگان منحصر به فرد، مدت زمان بازدید، تعداد بازدید از صفحه، بازگشت به صفحه در مقابل بازدید های جدید و غیره.
در نوین مارکتینگ، ما شخصا در اغلب موارد نگاهی به اطلاعات تحلیلی دادههای مشتریان خود میاندازیم. این بررسیها اساسا مشابه معاینه پزشک برای یک وب سایت است. اگر همه چیز خوب به نظر برسد که عالی است. شما را در قرار بعدی ملاقات میکنیم. در غیر این صورت، ما پیشنهاداتی برای چگونگی بازگشت به مسیر درست را به شما ارائه میدهیم.
مشتریان تقریبا همیشه در مورد نرخ پرش سوالاتی می پرسند. جواب آن به راحتی تفاوت بین میزان نمایش صفحه، صفحات / بازدیدها و معنای بازدید نیست. تعریف نرخ پرش کاملا مشخص نیست.
نرخ پرش مانند یک مکان خوب برای شروع است.
نرخ پرش چیست؟ و چرا گوگل در مورد آن مرتکب اشتباه شده است
تعریف گوگل از نرخ پرش درصد بازدید از صفحات یک وب سایت است. اما این واقعا اشتباه است.
با این وجود، معمولا در جلسات از تعریف Google استفاده می کنم. گوگل احتمالا از توضیح کامل تعریف این مفهوم به دلایل مشابه با من اجتناب کرده است: توضیح این مورد خیلی کوتاه نیست و به ندرت باعث افزایش ارزش تبدیل می شود.
تعریف درست نرخ پرش
در Google Analytics، نرخ تبدیل در واقع درصد بازدیدهای متقابل از یک وب سایت است. بازدیدها در حال رفتن به جایگاه دوم رایج ترین تعامل ها در بخش عمده ای از وب سایت ها هستند، اما تعداد انگشت شماری از دیگر انواع تعاملات- رویدادها ، مبادلات و غیره، وجود دارند که می توانند بر نرخ پرش تاثیر بگذارند. به عبارتی هر ورودی وب سایت که منجر به تبدیل یا افزایش دیگر نرخ های مورد سنجش آنالیتیکس نشود بانس ریت به حساب می آید.
رویدادها همچنین می توانند بر روی گزینه “عدم تعامل” تنظیم شوند، بنابراین تاثیری بر روی نرخ پرش نمی گذارند. بنابراین، نرخ پرش می تواند شامل اقدامات متعدد انجام شده توسط کاربر باشد.
نرخ پرش خوب چیست؟
در بین مشتریان بسیار معمول است که بپرسند نرخ پرش خوب چیست و یا متوسط نرخ پرش چه میزان است. در گذشته، من معمولا پاسخی را ارائه میدادم که از طریق شواهد حسی خودم به آن نتیجه رسیده بودم. من تصور کردم که زمان آن فرا رسیده است فرضیه خود را تست کنم.
من تجزیه و تحلیل ترافیکی را به بیش از تقریبا یک سال برای یک نمونه نسبتا کوچک از وب سایت (حدود ۶۰ وب سایت) گسترش دادم و از آنها میانگین گرفتم. دامنه ها به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. بیشتر آنها مشتریانم بودند و بعضی ها هم نبودند. بعضی از پروفایل ها دارای ۱۰۰۰۰۰۰+ بازدید کننده منحصر به فرد بودند، برخی از آنها تنها چند هزار نفر بازدید کننده داشتند. برخی از آنها دارای کمپین های بازاریابی اینترنتی فعال بودند. اغلب آنها این گونه نبودند. این نمونه بررسی شده تقریبا شامل همه موارد بود.
متوسط نرخ پرش چیست؟
اکثر سایت ها نرخ پرشی بین ۲۶ تا ۷۰ درصد دارند. متوسط نرخ پرش برای وب سایت مورد بررسی من ۴۹٪ بود. میانگین نرخ پرش برای همه بازدیدها ۴۵٪ بود. من داده های پرت را جدا کردم – میزان٪ ۱ نرخ بازده. بالاترین نرخ بازده ۹۰.۲٪ بود؛ کمترین نیز (مربوط به یک پروفایل با کارکرد مناسب) ۲۷.۳۳٪ بود. کمترین میزان در کل مجموعه (شامل اقدامات معیوب) ۱.۲۳٪ بود.
در یک قاعده کلی، نرخ پرش در محدوده ۲۶ تا ۴۰ درصد عالی است. ۴۱ تا ۵۵ درصد تقریبا متوسط است. ۵۶ تا ۷۰ درصد بالاتر از میانگین است، اما ممکن است زنگ خطر در وب سایت را نیز به صدا درنیاورد. هر عددی بیش از ۷۰ درصد برای همه موارد بیرون از وبلاگ ها، اخبار، حوادث و غیره، ناامید کننده است.
نمودار بالا تعداد وب سایتهایی را که در محدوده خاصی از مجموعه نمونه قرار دارند مشخص میکند. رایجترین دامنه (۵٪ افزایش محدوده) بین ۳۵ تا ۴۰ درصد بود.
به طور غیرمنتظرهای خوب
نرخ پرش از ۲۵٪ تا ۳۰٪ به اندازهای خوب است که شما احساس میکنید همه چیز به درستی کار میکند. هر عددی که زیر ۴۰٪ است و نصب GA آن معیوب نیست عالی است و نشانهای از یک وب سایت حرفهای طراحی شده است که پاسخگوی نیازهای کاربران خود است.
از سوی دیگر، نرخ پرش کم ممکن است نشان دهنده عدم پویایی (وبلاگ ها، اخبار و غیره) محتوا در وب سایت باشد، که میتواند مفید یا غیرمفید باشد.
خوب و خوب تر
از وب سایتهایی که بررسی کردم، شانزده مورد بین ۳۰ تا ۴۰ درصد و شانزده مورد دیگر بین ۴۰ تا ۵۵ درصد قرار داشتند. من واقعا متعجب شدم وقتی که دیدم بسیاری از وب سایت ها در زیر ۴۰٪ قرار داشتند. اگر چه این محدوده ۳۰ تا ۴۰ درصدی به نظر میرسد بیشتر نزدیک به قانون باشد نه یک استثنا، من هنوز هم بر این باورم که این محدوده برای یک نرخ پرش استثنایی است.
نرخ پرش برای وب سایت متوسط بیشتر احتمال دارد که عددی بین ۴۰ تا ۵۵ درصد باشد. هنگامی که بیش از ۵۰ درصد شد، احتمالا باید بخشها یا محتوای کاربرانی که باعث این افزایش شده است را بررسی کنید.
حتی نرخ پرش بیش از ۶۰٪ ممکن است بد نباشد. همه این موارد به وب سایت بستگی دارد، به همین دلیل است که مهماند.
خط پایه خودتان را تنظیم کنید
به جای نگرانی در مورد حفظ نرخ پرش ایده آل که ۲۹٪ است، تنظیمات پایه ای برای وب سایت خود انجام دهید و سعی کنید در زمینههای کاری مرتبط آن را بهبود دهید. چیزی به جز یک بخش وبلاگ و یا اخبار.
برای ایجاد تنظیمات پایهای مناسب، قصد کاربر و هدف محتوای خود را در نظر بگیرید. در یک وب سایت که به رویدادهای مختلف میپردازد، اغلب بازدیدکنندگان زمان، تاریخ، مکان وقوع آن را میخواهند. آنها اطلاعات را دریافت میکنند و سایت را ترک میکنند. میزان نرخ پرش در چنین وب سایتی به نسبت درصد بالاتری خواهد بود، اما این خوب است، زیرا نیازهای کاربر هنوز هم برآورده میشود.
در یک فروشگاه آنلاین، بازدیدکنندگان احتمالا برای مدتی خرید خواهند کرد. نرخ پرش در چنین وب سایتی در حالت ایده آل پایین تر است. روند صعودی به خصوص برای تجارت الکترونیک هشدار دهنده است، زیرا زمانی که کاربران سایت را به سرعت ترک میکنند، تقریبا منجر به از دست دادن فروش میشود.
نرخ پرش موبایل
دستگاهها را در نظر بگیرید. کاربران تلفن همراه احتمالا به طور کلی از آن سود خواهند برد، بنابراین باید به طور منطقی به دنبال وب سایتی با درصد زیادی از رشد ترافیک تلفن همراه و نرخ پرش بالاتر باشید. تبلتها به طور خاص قابل پیش بینی نیستند گاهی اوقات آنها پرش کمتری نسبت به دسکتاپ و گاهی اوقات پرش بیشتری دریافت میکنند.
به طور کلی، انتظار می رود که نرخ پرش تلفن همراه ۱۰ تا ۲۰ درصد بالاتر از دسکتاپ باشد. من در یک نمونه کوچک وب سایت از نوامبر ۲۰۱۳ تا ۲۱ فوریه (زمان نوشتن این مقاله)، میزان نرخ پرش تلفن همراه را بررسی کردم که این عدد فقط کمی پایینتر از ۶۰٪ بود. این عدد برای تبلت ها تقریبا ۴۹٪ بود. بازدید کنندگان دسکتاپ تنها ۴۲٪ از زمان را به طور متوسط در معرض دید بودند.
بد و زشت
نرخ پرش زیر ۲۰٪ یا بیش از ۹۰٪ معمولا نشانه بدی است. اولین نشانه در مورد این مشکل مربوط به تنظیمات تحلیلی و دومی مرتبط با وب سایت است. تنها زمانی که من این محدوده ها را در این مطالعه مشاهده کردم در سایت هایی با تجزیه و تحلیل های معیوب بود.
بد: بیش از ۹۰ درصد
همه پرش دریافت می کنند، وحشتناک است، درست است؟ این اتفاقی است که اغلب اوقات رخ می دهد. چیزی وجود دارد که مردم را میترساند، این می تواند طراحی بد، مسائل مربوط به سازگاری مرورگر یا حتی یک کد ردیابی ناسازگار باشد. شاید وقت آن رسیده است که تغییری اعمال کنید.
یا شاید این یک صفحه بدون محتوا، پیوندها یا ردیابی رویداد / نمایش صفحه مجازی است. در این صورت، زمان آن پرش سیده است یک وب سایت واقعی ایجاد کنید.
زشت: زیر ۲۰ درصد
هیچ کس پرش دریافت نمی کند! عالی است، درست است؟ اشتباه است. اگر بیش از حد واقعی خوب به نظر می رسد که درست باشد، احتمالا همینطور است. پیاده سازی تحلیلی قطعا به طور کامل معیوب می باشد.
برخی از علل احتمالی:
کد تجزیه و تحلیل تکراری
ردیابی رویدادی که نادرست اجرا شده
افزودنی های شخص ثالث، به عنوان مثال : چت زنده مانع از دریافت آمار می شود
زیر ۲۰٪ بسیار بعید است. ۲۰ تا ۲۵ درصد قطعا ممکن است، اما ستاره های طلایی خود را از دست ندهید تا زمانی که کمی کمیاب شوند.
هنگامی که بیش از ۷۵٪ از کاربران پرشی دریافت نمی کنند، پیاده سازی تجزیه و تحلیل معیوب احتمالا مقصر است. این می تواند همچنین به خاطر وب سایت باشد که در راه بسیاری از موارد از کاربران می خواهد قبل از ترک سایت حداقل یک اقدام را انجام دهند، به عنوان مثال، دروازه یا صفحه اصلی که آنها باید قبل از ورود به وب سایت اصلی از آن عبور کنند. نرخ پرش معمولا به عنوان یک روش سریع برای اندازه گیری تعامل کاربران محسوب می شود (از طریق تامین نیازهای کاربران و قابلیت استفاده)، و دروازه ها اغلب مخالف همه چیز به جز کاهش کیفیت تجربیات کاربران هستند.
نمونه ای از یک تنظیمات تجزیه و تحلیل معیوب:
(توجه: پروفایل بالا مربوط به مشتریان ما نیست. اما به هر حال با دیدن آن دچار سر درد می شوم.)
هر نرخ دلخواه
مهم است که باید تنظیمات پایهای برای ارائه تعریف نرخ بازده “خوب” در هر سایت متغیر است. به بخشهای ترافیکی و محتوای گروهی نگاه کنید. بنابراین شما می توانید به یک معیار دست یابید که لزوما قابل مقایسه با سایر وب سایت ها نیست.